درس جدیدی به نام کارآفرینی!
من توی اولین پستی که بعد از شروع مدرسهها گذاشتم نوشته بودم درسی به نام کارافرینی داریم که خیلی برای من جذاب است اما بعد از گذشت فقط چند ماه برایم به کابوسی تبدیل شده!
اول فکر خرگوشی داشتم که این درس میتواند در آینده خیلی به من کمک کند ولی دیدم واقعا من روحیه کارآفرین شدن را با یاد گرفتن این درس پرورش نخواهم داد. چون واقعا جوری به ما این درس را تحمیل کردهاند که با استعدادترین افراد هم از این درس زده شدهاند.
مشکل اینجاست کسی هم معلم ما شده که پایه و اساس کارآفرینی یعنی تیم سازی را درک نمیکند. او کسی است که فکر میکند فقط با ثبت اختراع میشود کارافرین شد. حتی کسی است که فکر میکند خودش شاخ شهر است و دیگر کسی بالادست او وجود ندارد.
چرا به این درس نفرت میورزم؟
همانطور که در بالا اشاره کردم یکی از دلایل مهم تحمیل کردن است. دیگری معلم و دیگری کارهای غیرمهمی که به درد هیچکس نمیخورد را باید انجام دهیم. به طور مثال باید ۱۰ ساعت از وقتمان را بگذاریم که در اینترنت در مورد طرحمان که ممکن است فقط مربوط به سوزن باشد جمع آوری اطلاعات کنیم.
چیز دیگری که خیلی مرا اذیت میکند تحمیل کردن فقط یک بخش از موضوع کارافرینی یعنی ثبت اختراع سپس ساختن آن و سپس کارآفرینی است در حالی که قسمت خدماتی هم دارد. واقعا که!
2 thoughts on “درس جدیدی به نام کارآفرینی!”